"بیان ژوماشونا" شما در سخنرانی در مجلس سنا، اشاره کردید که منابع انسانی و پتانسیل کارآفرینی زنان در قزاقستان یک منبع کاملاً تحقق یافته نیست. به نظر شما موانع اصلی برای دستیابی زنان به موقعیت های رهبری در تجارت چیست؟

زنان دارای پرسنل و پتانسیل کارآفرینی عظیمی هستند که اغلب محقق نشده باقی می ماند. موانع اصلی در اینجا اولاً مربوط به کلیشه های جنسیتی است. بسیاری از مردم هنوز معتقدند که زن باید در خانه بماند و از خانواده و فرزندان خود مراقبت کند. حتی زمانی که به زنان نقش‌های امیدوارکننده پیشنهاد می‌شود، اغلب ترس را تجربه می‌کنند. اخیراً با یک زن با توانمندی های بالا صحبت کردم که به او پیشنهاد شده بود مدیر یک شعبه بانک شود، اما او نپذیرفت و گفت آماده نیست و نمی تواند با آن کنار بیاید، اگرچه مهارت، دانش و تجربه او در این زمینه کافی است. خود زنان از به عهده گرفتن نقش‌های رهبری می‌ترسند، زیرا از این کلیشه‌ها می‌ترسند که جایگاه آنها باید در درجه دوم اهمیت قرار گیرد، اینکه رهبری یا اداره یک کسب‌وکار برای آنها مناسب نیست.

ما به الگوهای بیشتری نیاز داریم، از طریق شبکه های اجتماعی، تلویزیون، سینما، نشریات، مقالات و... برای مبارزه با این باورها نشان دادن نمونه‌های موفق مهم است. نمونه هایی از این دست ثابت می‌کند که مشارکت زنان در تجارت و مدیریت می تواند بسیار ارزشمند باشد. زنان اغلب به منابع و فرصت ها، به ویژه در مناطق روستایی، دسترسی ندارند. این در درجه اول در مورد تامین مالی، تماس های حرفه ای، آموزش، راهنمایی و عضویت در جوامعی است که می تواند آنها را در توسعه تجارت خود حمایت کند. مانع اصلی تعادل بین کار و زندگی است. زنان اغلب مسئولیت های خانگی بیشتری دارند که موانعی برای پیشرفت شغلی ایجاد می کند. به عنوان مثال: مرخصی زایمان آنها را مجبور می‌کند که کار خود را تعطیل کنند از این رو بازگشت مجدد به شرایط کار برای آنها  دشوار است، فقدان مراقبت باکیفیت و مقرون به صرفه از کودکان خردسال، تحرک و انعطاف پذیری آنها را در محل کار محدود می کند.  

در سخنرانی خود، کارآفرینی زنان را در قزاقستان و ایالات متحده مقایسه کردید، جایی که از طریق سهمیه های دولتی از زنان کارآفرین حمایت می کنند. برای پیاده سازی چنین سیستمی در کشور ما چه اقداماتی لازم است؟

من در یک برنامه تبادل تجربه شرکت کردم تا بدانم تجارت و کارآفرینی در ایالات متحده چگونه در حال توسعه است. من تعجب کردم که در تدارکات دولتی در سطح فدرال، سهمیه های ویژه ای برای مشاغل زنان به منظور حمایت از مشاغل خرد و کوچک متعلق به زنان اختصاص داده می شود. این سهمیه ها ممکن است درصد کمی به نظر برسد، اما برای حمایت از زنان کارآفرین به مقدار قابل توجهی می رسد. متأسفانه در قزاقستان چنین سهمیه یا مزایایی برای زنان وجود ندارد. من مطمئن هستم که ارائه چنین اقداماتی به زنان ما فرصت بیشتری برای مشارکت فعال در کارآفرینی و توسعه تجارت خود می دهد.

اول از همه، لازم است یک چارچوب قانونی برای ارائه سهمیه های ویژه برای شرکت های تحت مدیریت زنان در مناقصات دولتی و بخش شبه دولتی ایجاد شود. این امر مستلزم تحلیل دقیق وضعیت موجود و تدوین هنجارها و معیارهای خاص است. ثانیاً، افزایش آگاهی و شفافیت فرآیند مهم است. زنان کارآفرین به اطلاعات بیشتری در مورد فرصت هایی که تدارکات دولتی فراهم می کند و همچنین آموزش در مورد نحوه مشارکت موثر در مناقصه‌ها نیاز دارند. این ممکن است شامل برنامه های آموزشی، ایجاد یک پورتال اطلاعاتی، فیلم ها و سایر منابع باشد. سوم، ایجاد مکانیسم های حمایتی برای کارآفرینان تازه کار. که شامل ارائه خدمات مشاوره، یارانه دادن به برنامه‌های آموزشی اصول کسب و کار و همچنین پشتیبانی عملی مشاوره و کارآموزی در شرکت های موفق است. همچنین تامین مالی ترجیحی برای زنانی که به تازگی تجارت خود را آغاز کرده اند مهم است. در نهایت، تطبیق سیستم تدارکات با نیازهای کسب و کارهای کوچک ضروری است. این می تواند شامل رفتار ترجیحی برای مشاغل کوچک که توسط زنان اداره می شود و ایجاد معیارهای ویژه باشد.

پیشنهاد می کنید مراکز همکاری زنان با مهدکودک های کوچک ایجاد کنید. ممکن است در مورد مزایای این چنین فضاهایی برای زنان بیشتر توضیح دهید؟

زمانی که در واشنگتن بودم، توانستم ببینم که تقریباً هر شهر در ایالات متحده دارای فضاهای کار مشترک و مراکزی برای حمایت از زنان است. من به ویژه تحت تأثیر این قرار گرفتم که چگونه چنین فضاهایی به طور انعطاف پذیری نیازهای مادران شاغل را برآورده می کنند. به عنوان مثال، می توانید باکودک خود سرکار بیایید، این کار به مادر اجازه می دهد در یک محیط شغلی آرام وظایف خود را انجام دهد، چرا که مادر در هر زمانی می تواند از احوال فرزند خود مطلع شود.

علاوه بر این، چنین فضاهایی دسترسی به منابع بازاریابی، فناوری لازم، تماس های تجاری و تبادل تجربه را فراهم می کنند. در اینجا می‌توانید برنامه‌های آموزشی، کلاس‌های کارشناسی ارشد، از جمله دوره‌های تقویت اعتماد به نفس و اصول کسب‌وکار را نیز برگزار کنید.

من واقعاً دوست دارم یک مرکز کار مشترک زنان در آستانه ایجاد شود که حمایت حرفه ای را با فضایی دنج و راحت برای مادران و فرزندانشان ترکیب کند.

دیجیتالی شدن چه نقشی در تقویت نقش اقتصادی زنان دارد؟ با چه شرکای می توان چنین ابتکاری را اجرا کرد؟

دیجیتالی شدن فرصت های عظیمی را به خصوص برای زنان باز می کند. این مزیت به ویژه در شرایط دورافتادگی جغرافیایی، زمانی که به عنوان مثال، یک زن در یک منطقه روستایی زندگی می کند و منابع محدودی دارد، اهمیت دارد. به لطف پلتفرم‌های آنلاین، او می‌تواند یک کسب‌وکار ایجاد کند و در عین حال به آموزش، مهارت‌های حرفه‌ای و فرصت‌های جدید دسترسی پیدا کند.

امروزه پلتفرم های دیجیتال خارجی وجود دارد که من خودم آنها را تست کردم و اکانت ها را ثبت کردم، اما آنها بیشتر به زبان انگلیسی هستند. ایجاد منابع مشابه به زبان های قزاقستانی و روسی مفید خواهد بود تا زنان بتوانند تجارت الکترونیک را توسعه دهند و وارد بازار بین المللی شوند. چنین پلتفرم هایی به آنها امکان می دهد محصولات خود را لیست کرده و حتی در چین و ایالات متحده آمریکا بفروشند. به لطف اشکال منعطف اشتغال، زنان می‌توانند زندگی شغلی، خانوادگی و شخصی را با هم ترکیب کنند. بنابراین، توسعه پلتفرم‌های دیجیتالی برای توانمندسازی اقتصادی زنان امروز ضروری است. در مورد شرکا، فرصت های همکاری در اینجا گسترده است. اینها می توانند پلتفرم های یادگیری باشند که ما در حال حاضر با آنها کار می کنیم، به عنوان مثال، گوگل و مایکروسافت که دفاتری در قزاقستان دارند. شرکا ممکن است شامل موسسات مالی، بانک ها و همچنین دانشگاه ها و سازمان های آموزشی باشند. به عنوان مثال، با دانشگاه نظربایف که پایگاه و متخصصان لازم وجود دارد، امکان اجرای پروژه‌های مشترک وجود دارد. حمایت سازمان های دولتی نیز بسیار مهم است. علاوه بر این، بسیاری از سازمان های زنان و سازمان های دیگر، مانند سازمان ملل متحد و USAID، می توانند این فهرست شرکا را تکمیل کنند. اگر امکان متحد کردن همه شرکا تحت یک برنامه در قزاقستان وجود داشت، یک گام مهم و رو به جلو خواهد بود.

چه برنامه‌ها یا آموزش‌هایی را برای رقابت زنان در اقتصاد دیجیتال ضروری می‌دانید؟

این چیزی است که به نظر من برای زنان، به ویژه از مناطق روستایی مهم است. مهارت های اولیه رایانه: ابتدا باید به زنان نحوه استفاده از خدمات الکترونیکی اولیه و رایانه را آموزش دهید. برنامه نویسی و کار با داده ها، در اینجا تسلط بر مهارت های اساسی فناوری اطلاعات، از جمله برنامه نویسی و مبانی تجزیه و تحلیل داده ها مهم است. بازاریابی دیجیتال و کار رسانه های اجتماعی، بازاریابی محتوا، مدیریت SMM و تبلیغات هدفمند را پوشش می‌دهد. امروزه تعداد زیادی کالا و خدمات از طریق شبکه های اجتماعی به فروش می رسد و دانش در این زمینه اهمیت ویژه ای یافته است. تجارت الکترونیک، ایجاد و مدیریت فروشگاه های آنلاین، کار با سیستم های پرداخت، تعامل با لجستیک و استفاده از پلتفرم هایی مانند Kaspi و Wildberries.

دانش در زمینه سواد مالی و مدیریت مالی نیز بسیار ضروری است، از یافتن منابع تامین مالی و محاسبه هزینه ها تا تعیین نقطه سر به سر. این مهارت ها برنامه را به طور ویژه مفید می‌کند و زنان را قادر می سازد در بخش دیجیتال شکوفا شوند. در نهایت، دوره های رهبری و مدیریت پروژه برای زنان مهم است. چنین دوره هایی به توسعه مهارت های کار تیمی، ارتباط موثر و تفکر استراتژیک کمک می کند. آموزش مدیریت پروژه زنان را قادر می سازد تا با موفقیت پروژه ها را سازماندهی و اجرا کنند و همچنین شایستگی های لازم برای رهبری مطمئن و دستیابی به اهداف را توسعه دهند.

من فرمت موفقیت آمیزی از همکاری با دانشگاه ها و پلتفرم های آنلاین را تجربه کرده ام که می تواند دسترسی باکیفیت به مواد آموزشی را فراهم کند. مهم است که چنین آموزش هایی با آموزش عملی با مشارکت زنان و بازرگان با تجربه در قزاقستان ترکیب شود. به عنوان مثال، کارآفرینان مشتاق می توانند ابتدا یک دوره تئوری را بگذرانند، سپس با استفاده از دانش در موقعیت های واقعی، تجربه عملی کسب کنند. علاوه بر این، هر شرکت کننده می تواند یک مربی داشته باشد که او را راهنمایی کند، با او مشاوره بدهد و به سوالاتی که پیش می آید پاسخ دهد.

پیشنهاد بازنگری در نظام سهمیه نمایندگان و تقسیم آن به دسته‌های زنان، جوانان، افراد با نیازهای ویژه را پیشنهاد کردید. این چگونه می تواند نمایندگی زنان در پارلمان را تغییر دهد و تعادل جنسیتی را بهبود بخشد؟

یک ابتکار مهم می تواند سهمیه ۳۰ درصدی برای زنان در نمایندگی سیاسی باشد. این امر باعث ایجاد گروه هایی می شود که در آنها منافع زنان به طور مؤثری نمایندگی می شود و نمایندگان زن مجلس می توانند بر موضوعاتی تمرکز کنند که مستقیماً بر جمعیت زنان تأثیر می گذارد. این در مورد حمایت از حقوق زنان، حمایت از مادران، از بین بردن شکاف های جنسیتی در اقتصاد و سیاست، غلبه بر موانع برابری است. در قزاقستان که بیش از ۵۱ درصد از جمعیت آن را زنان تشکیل می دهند، مشارکت بیشتر آنها در فرآیند تصمیم گیری در مجلس سنا و مجلس نمایندگان  بدون شک می تواند تأثیر مثبتی بر سیاست اجتماعی و تقویت نهاد خانواده داشته باشد. برابری جنسیتی باعث ارتقای تصمیم گیری متعادل تر و فراگیرتر می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که تنوع جنسیتی بهتر می تواند نیازهای جامعه را برطرف کند و در نظام سیاسی اعتماد ایجاد کند. جوانان و افراد با نیازهای ویژه به سهمیه متوازن ۳۰ درصدی زنان اضافه شد. بدیهی است که ما در مورد دسته بندی های مختلف و مشکلات مختلف صحبت می کنیم. پیشنهاد می شود این سهمیه به سه دسته تقسیم شود و ۳۰ درصد برای زنان حفظ شود. علاوه بر این، در میان مدت، زمانی که ما موفق به حل مشکلات اساسی در زمینه بانوان می شویم، پیشنهاد می کنیم امکان ایجاد یک آژانس جمهوری قزاقستان برای امور زنان و کودکان را در نظر بگیریم. ما درک می کنیم که این یک فرآیند پیچیده است، اما جهان نمونه های مثبتی از کار چنین بخش هایی دارد که نتایج ملموسی به همراه دارد.

ابتکار شما برای ایجاد بسترهای آموزشی و حمایت از رسانه های موضوعی برای زنان با هدف مبارزه با کلیشه ها است. چه نقشی در سیاست گذاری اطلاعاتی در شکل گیری برداشت جدید از زنان در جامعه می بینید؟

برای این کار، ترویج نمونه های مثبت ضروری است. نشان دادن داستان زنانی که نه به لطف شوهران ثروتمند یا روابط مشکوک، بلکه از طریق نیروی کار خود، ایجاد کسب و کار و موفقیت در زمینه های مختلف، اعم از کارآفرینی، علمی یا سیاسی، به موفقیت دست یافته اند، مهم است. این الگوهای پر جنب و جوش قدرت الهام بخشیدن به دیگران را دارند. همچنین تقویت ابتکارات آموزشی با هدف توسعه اعتماد زنان به نقاط قوت و شایستگی‌هایشان، به‌ویژه در زمینه اقتصاد دیجیتال و کارآفرینی ضروری است. آموزش و حمایت از طریق رسانه ها می تواند نقش مهمی در این روند داشته باشد. رسانه ها باید به طور فعال چنین روایت های موفقی را پوشش دهند تا دختران به ویژه از مناطق بتوانند نمونه های واقعی از چگونگی دستیابی به موفقیت از طریق کار و دانش را ببینند. علاوه بر این، لازم است یک سیاست اطلاعاتی دولتی ایجاد شود که به طور فعال موضوعات برابری جنسیتی و حقوق زنان را برجسته کند. وقتی جامعه می بیند که دولت به طور فعال در حال ترویج برابری جنسیتی و حمایت از زنان است، به طور قابل توجهی درک نقش زنان در جامعه را تغییر می دهد. باید توجه ویژه ای به پوشش این موضوعات در زبان قزاقستانی شود.

به نظر شما چه موضوعاتی باید در چنین رسانه هایی پوشش داده شود تا از زنان حمایت شود و آنها را برای توسعه حرفه و تجارت تشویق کند؟

قبل از هر چیز، ارزش تمرکز بر موضوع رهبری زنان و نمونه هایی از زنان موفق را دارد. دوم، موضوع مهم اثربخشی شخصی و رازهای رشد شغلی است. جهت سوم داستان های کارآفرینی، دستورالعمل های گام به گام در مورد افتتاح و ترویج یک کسب و کار است. جنبه چهارم، تعادل شغلی و زندگی و متعادل کردن توانمندی‌های شغلی با مسئولیت های خانوادگی است. همچنین بحث در مورد برابری جنسیتی، حقوق زنان، اقتصاد دیجیتال، سواد مالی، مشارکت و جنبه‌های قانونی مهم است. این موضوعات را می توان توسعه داد و به طور فعال نشان داد، زیرا از اهمیت زیادی برخوردار است.

به لطف ابتکارات با هدف ارتقای زنان در اقتصاد و سیاست قزاقستان، امیدوارید در سال های آینده چه نتایجی را شاهد باشید؟

اول از همه، افزایش مشارکت زنان در سیاست و مدیریت از جمله مجلس، هیئت مدیره و استانداری ها مهم است. همچنین با حذف کلیشه های جنسیتی در حوزه های علمی، فناوری و کسب و کار، تلاش برای افزایش کارآفرینی زنان به ۳۰ درصد ضروری است. کاهش شکاف دستمزد و بهبود شرایط برای زنان در مناطق روستایی از طریق حصول اطمینان از دسترسی آنها به منابع مالی، فناوری و آموزش مهم است.

 کارشناس قزاقستان

منبع                                                                                                                          http://ultcom.kz/tpost/yk۴e۱۴k۰u۱-shagi-k-gendernomu-ravenstvu